جد امیه بن ابی الصلت، از بنوثقیف. شاعر جاهلی. و او آنگاه که سپاه دریائی ایران بروزگار کسری انوشیروان حبشه را از یمن براندند در مدح آزادگان ایران و سیف مدیحۀ ذیل گفت: لایطلب الثار الاّ کابن ذی یزن فی البحر خیّم للأعداء احوالا اتی هرقل و قد شالت نعامته فلم یجد عنده النصر الذی سالا ثم انتحی نحو کسری بعد عاشره من السنین یهین النفس و المالا حتی اتی ببنی الاحرار یقدمهم تخالهم فوق متن الارض اجبالا من مثل کسری الذی دان الملوک له و مثل اوهزر رب ّالحرب اذ صالا ﷲ درّهم من فتیه صبروا ما ان رأیت لهم فی النّاس امثالا بیض مرازبه غلب اساوره اسدٌ تربت فی الغیضات اشبالا یرمون عن عتل کأنّها غبط بزمخر یعجل المرمی ّ اعجالا تلک المکارم لاقعبان من لبن شیبا بماء فعادا بعد ابوالا ارسلت اسداً علی سود الکلاب فقد اضحی شریدهم فی الارض فلاّ لا فالقط من المسک اذ شالت نعامتهم و أسبل الیوم فی بردیک اسبالا و اشرب هنیاً علیک التاج مرتفقا فی رأس غمدان داراً منک محلالا