جدول جو
جدول جو

معنی ابوجعفر بن هارون

ابوجعفر بن هارون
(اَ جَ فَرِ نِ)
ترجالی یکی از بزرگان شهر اشبیلیه. در فلسفۀ ارسطو استاد و در طب عملی معروف به ود و بخدمت المنصور پیوست. در فن کحالت نیز قوی بوده است. حکایت کنند که آنگاه که قاضی ابوعبدالله برادر قاضی ابومروان باجی در جوانی یکی از دو چشمش بمصادمۀ با فرسبی نابینا شده بود ابوجعفر چشم او علاج کرد و سیصد دینار حق العمل که بدو دادند بازگردانید و در پیری نیز در خانه خویش بمعالجت مرضی ̍ میپرداخت و او معلم ابن رشد حکیم معروف اندلس است و در اشبیلیه درگذشته است
لغت نامه دهخدا