ابن حسن الجاربردی یا چارپردی شافعی ملقب به ابوالمکارم فخرالدین. و پدر او الامام السعید حسن الجاربردی نزیل تبریز است. احمد از علمای رأس مائۀ ثامنۀ هجریۀ قمریه و معاصر محمد بن تاج الدین علی ساوی وزیر است، چنانکه شرح شافیۀ ابن حاجب را به نام این وزیر کرده است. وی شاگرد قاضی بیضاویست و او را بر کتاب منهاج قاضی استاد خود شرحی است. و مصنفات بسیار دارد از جمله شرح شافیۀ ابن حاجب و شرح منهاج و حاشیه ای بر ایضاح ابن حاجب و حاشیه ای بر کشاف زمخشری و شرح هدایۀ مرغینانی و شرحی ناتمام بر حاوی در فقه و رساله ای موسوم به مغنی که آن را تلمیذ او مولی محمد بن عبدالرحیم بن محمد القمری المیلانی شرح کرده است و در آن شرح نام استاد را بدین گونه آورده است: استادی العلامه فرید دهره و وحید عصره العالم بالاصول و الفروع و الجامع بین المعقول و المشروع عمان المعانی لقمان الثانی قدوهالسالکین فخرالمله والدین احمد بن الحسین الجاربردی تغمده الله تعالی بغفرانه و اسکنه بحبوحه جنانه. و صاحب روضات از عبارت قدوهالسالکین که در عناوین وی آمده گمان می برد که یکی از بزرگان اهل طریقت و عظمای طلاب حقیقت نیز بوده است و باز میگوید در بعض کتب در عناوین فوق نام پدر او حسین آمده است بجای حسن و نیز نام خوداو را محمد گفته اند بجای احمد ولی مشهور حسن و احمداست. و میان احمد و قاضی عضد ایجی مشاجرات شدیده درمراتب شتی علوم بوده است و هر یک را بر ردّ صاحب خود تألیفاتی است و از جمله ردود احمد بر قاضی ایجی کتابیست در حل ّ بعض معضلات کشاف به نام السیف الصارم علی عنق العضد الظالم و صاحب روضات این نام را سخت پسندیده است. و سبکی در طبقات الشافعیه در وصف احمد جاربردی گوید: هذا الرجل نزیل تبریز کان اماماً فاضلاً دیّناً خیراً وقوراً مواظباً علی العلم و افاده الطلبه و اخذ عن القاضی ناصرالدین البیضاوی و صنف شرح منهاجه و مات فی رمضان سنه اثنتین واربعین وسبعمائه بتبریز 742 هجری قمری). و صاحب کشف الظنون وفات وی را746 هجری قمری گفته است و از جملۀ کتب او شرح تصریف را نام برده است. و او از مشایخ ابن رافع نحوی و سید عبدالله العجمی جمال الدین الشهیر به نقره کار و محقق رضی استرآبادی میرزا کمال الدین محمد الفسائی الفارسی و آقا هادی مازندرانی و جماعتی دیگر از فضلاء امامیه است