جدول جو
جدول جو

معنی ابن هندو

ابن هندو
(اِ نُ هَِ)
ابوالفرج علی بن حسین بن هندو. او در طب شاگرد ابوالخیر حسن بن سوار بغدادی است. فیلسوف و طبیب و شاعر ایرانی بدربار آل بویه. چندی کاتب عضدالدولۀ دیلمی بود و کتب عدیده در طب و فلسفه دارد و ابومنصور ثعالبی مقام او را در شعر ستوده و وی را از ندماء صاحب بن عباد گفته است و از اشعار اوست:
ما للمعیل و للمعالی انما
کسب المکارم للوحید الفارد
فالشمس تجتاب السماء فریده
و ابوبنات النعش فیها راکد.
و نیز:
خلیلی ّ لیس الرأی ماتریان
فشانکما انی ذهبت لشانی
خلیلی ّ لولا ان فی السعی رفعه
لما کان یوماً یداب القمران.
او راست: کتاب مفتاح الطب و الکلم الروحانیه من الحکم الیونانیه و المقاله المشوفه فی المدخل الی علم الفلسفه و جز آن. وفات او در 420 هجری قمری بشهر گرگان بوده است و حاجی خلیفه در ذکر مفتاح الطب 410 مینویسد
لغت نامه دهخدا