جدول جو
جدول جو

معنی ابن عنین

ابن عنین
(اِ نُ عُ نَ)
ابوالمحاسن محمد بن نصرالدین بن نصر بن الحسین بن عنین الانصاری، ملقب به شرف الدین. اصل او از کوفه و مولد اوبه دمشق به سال 549 ه. ق. بوده است. ابن خلکان گوید او خاتمۀ شعراست و پس از او چون وی شاعری برنخاست و در تمام اسالیب شعر استاد بود و بر ادب و اشعار عرب اطلاع و بصیرتی تام داشت و بهجا و ثلب اعراض مردم مولع بود چنانکه در قصیده ای دراز عده ای کثیر از رؤسای دمشق را هجا گفت، آن قصیده موسوم به مقراض الاعراض است و سلطان صلاح الدین برای این بدزبانی او را از دمشق نفی کرد و او ببلاد شام و عراق و جزیره و آذربایجان و خراسان و غزنه و خوارزم و ماوراءالنهر و هند سفر کرد و سپس به یمن شد و در آن وقت سیف الاسلام طغتکین بن ایوب برادر سلطان صلاح الدین امیر یمن بود و بدانجا مدتی ببود و از یمن از راه حجاز به مصر رفت و به دمشق بازگشت و ابن خلکان در شهر اربل صحبت او درک کرده است و در این وقت او از دست ملک معظم شرف الدین عیسی بن الملک العادل صاحب دمشق رسول بود و چون سلطان صلاح الدین درگذشت و ملک العادل به دمشق جانشین او شد قصیده ای رائیه در وصف دمشق بگفت و از کربت غربت شکایت کرد و دستوری بازگشت به دمشق خواست و ملک عادل به او رخصت انصراف داد. خود او دیوان خویش گرد نکرد لکن یکی از مردم دمشق مجموعۀ کوچکی از اشعار او فراهم کرد. و آن ده یک تمام گفته های ابن عنین نیست. در آخر دولت الملک المعظم و مدت ولایت ملک الناصر مقام وزارت یافت و چون ملک اشرف بسلطنت رسید او را عزل کرد و وی در خانه خویش منزوی گشت و در ربیع الاول 630 به دمشق درگذشت و در ارض مزّه بمسجدی که ساخته بود دفن شد
لغت نامه دهخدا