جدول جو
جدول جو

معنی ابن سمعون مغربی

ابن سمعون مغربی
(اِ نُ سَ)
ابوالحجاج یوسف بن یحیی بن اسحاق سبتی مغربی. طبیب یهودی، با ابن قفطی معاصر، پدرش در سبته بازرگانی داشت اما او بتحصیل علوم پرداخت و طب و ریاضی آموخت. وقتی ملوک مغرب یهود و نصاری را به قبول دین اسلام اکراه میکردند در ظاهر اسلام آورد ولیکن تهیۀ هجرت کرده رفت و نزد موسی بن میمون یهودی که در آن هنگام در علوم حکمت شهره بود فن خود تکمیل کرد و از آن جا به شام شد و در حلب مسکن گزید و پس از چندی ترک معالجه کرده بتجارت و زراعت مشغول گشت و سفری به عراق و هند رفت و چون مردم از اطراف بلاد به قصد استفادۀ از او بحلب آمدند باز بتدریس و تألیف پرداخت و بار دیگر ملک ظاهر ایوبی او را از خواص خویش و هم بمعالجۀ مردم الزام کرد. او در اوایل ذی الحجۀ 623 ه. ق. به حلب درگذشت. (قفطی)
لغت نامه دهخدا