جدول جو
جدول جو

معنی ابن دهان نحوی

ابن دهان نحوی(اِ نُ دَهَْ ها)
ناصرالدین ابومحمد سعید بن مبارک بن علی بغدادی نحوی. مولد او به بغداد به سال 494 ه. ق. وفات در موصل سنۀ 569. از هبه الله بن الحصین و جز او حدیث شنود ودر نحو سیبویه زمان خویش بود، و او معاصر با ابن جوالیقی و ابن خشاب و ابن شجریست. سپس از بغداد به قصدپیوستن بخدمت جمال الدین اصفهانی وزیر بموصل رفت. و در غیبت او دجله طغیان کرد و خانه او را که مجاور دباغخانه ای بود فروگرفت و از آب و رنگهای دباغی کتب او که محصول یک عمر رنج او بود تباه گشت و چون آنها را بموصل حمل کردند بدو گفتند با بخور لادن اصلاح آن تواند کردن و او نزدیک سی رطل بدین قصد لادن بسوخت و ازاثر آن نابینا گردید لکن کتابهای او اصلاح پذیرفته وقابل تمتع شد. ابن خلکان گوید در موصل مردم نهایت بکتب او اقبال و اشتغال داشتند. و او راست: کتاب شرح ایضاح و تکمله. کتاب شرح لمع ابن جنی موسوم بغره. کتاب العروض. کتاب الدروس فی النحو. کتاب زهرالریاض. کتاب الغنیه. کتاب العقود فی المقصور و الممدود و غیرها
لغت نامه دهخدا