جدول جو
جدول جو

معنی ابن بیطار

ابن بیطار
(اِ نُ بَ)
ابومحمد عبدالله بن احمد، ضیاءالدین بن بیطار. از مردم مالقۀ اندلس. حشاش و گیاه شناس معروف. نزد چند تن حشایشی و نباتی مشهور و بالخاصه ابوالعباس اشبیلی مقدمات این علم فراگرفت و به بیست سالگی در تجسس ادویۀ مفرده بشمال افریقیه و ازجمله مصر سفر کرد. و ملک کامل ایوبی او را بخدمت خویش گزید و پس از او بخدمت فرزند ملک کامل، ملک صالح ایوبی پیوست و آسیهالصغری و شامات را برای فحص انواع مفردات بپای طلب بپیمودو به سال 644 ه. ق. به دمشق درگذشت. او را در این فن دو کتاب است، یکی کتاب المغنی و دیگری کتاب الجامع. و کتاب الجامع در سعۀ فوائد و دقت بی نظیر است و برکتاب دوم قانون بوعلی و ادویۀ مفردۀ سرافیون رجحان دارد. از این کتاب ترجمه ناقصی بلاطینیه و ترجمه ای به آلمانی هست و لکلرک نیز آن را بفرانسه نقل کرده است، و او گوید این کتاب در دورۀ احیاء علم و تجدد بسیاری از اختلافات علمای اروپا را در تطبیق لغات یونانی و عربی حل کرده است
لغت نامه دهخدا