معنی ابن اقوال
- ابن اقوال(اِ نُ اَقْ)
- کثیرالکلام. پرگوی، آن گیاه که زود دررسد و زود وابرسد. (مهذب الاسماء) ، گیاهی است مانند مو و آنرا میخورند. (منتهی الارب). نوعی از تره ها، غدیر. (تاج العروس). وظاهراً مصحف غریب یا غراب باشد، ذئب. گرگ. (المزهر) ، غراب. کلاغ. (المزهر)
