معنی ابکار ابکار (اَ) ابکاره. کشت و زرع. کشاورزی. حرث: چوورزه به ابکار بیرون شود یکی نان بگیرد بزیر بغل. ناصرخسرو. توسعاً، مزرع: دزدیست آشکاره (روزگار) که نستاند جز باغ و حائط و رز و ابکاره. ناصرخسرو، گنگ شدن. (از کنزاللغات)، بازایستادن از نکاح لغت نامه دهخدا