معنی ابرق ابرق (اَ رَ) سیاه و سفید. رسن دورنگ. پیسه رسن. رسن پیسه، زمین بلند با ریگ و سنگ. خاک با سنگ و ریگ و گل درآمیخته. زمین درشت که با ریگ و سنگریزه باشد، شفنین بحری، طلق، نام داروئی مقوی حافظه. ج، ابارق لغت نامه دهخدا