معنی zerstreut
zerstreut
به طور حواس پرت، پراکنده شده است
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با zerstreut
verstreut
verstreut
بِه طُورِ پَراکَندِه، پَراکَندِه شُدِه اَست، پَراکَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
zerstreuen
zerstreuen
زُدودَن، پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی