معنی winklig
winklig
به طور زاویه ای، زاویه ای، زاویه دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با winklig
Twinkling
Twinkling
دِرَخشان، چِشمَک زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
winzig
winzig
خیلی کوچَک، کوچَک، ریز، ناچیز
دیکشنری آلمانی به فارسی
windig
windig
بادبانی، بادی
دیکشنری آلمانی به فارسی