معنی wesentlich
wesentlich
اساساً، قابل توجّه است، اساسی، به طور عمده
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با wesentlich
wissentlich
wissentlich
با اِطِّلاع، آگاهانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
unwesentlich
unwesentlich
بی اَساس، ناچیز
دیکشنری آلمانی به فارسی
westlich
westlich
غَربی، غَرب، غَربی گونِه
دیکشنری آلمانی به فارسی