ترجمه verwirren به فارسی - دیکشنری آلمانی به فارسی
معنی verwirren
- verwirren
- سردرگم کردن، گیج کردن، سرگردان کردن، مبهم کردن، متحیّر کردن، مضطرب شدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با verwirren
verwarren
- verwarren
- مُتَحَیِّر کَردَن، گیج کَردَن، مَبهُوت کَردَن، مُبهَم کَردَن، نامُرَتَّب کَردَن، آشُفتِه کَردَن، سَردَرگُم کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verwirrend
- verwirrend
- بِه طَرزِ گیج کُنَندِه ای، گیج کُنَندِه، بِه طُورِ گیج کُنَندِه، مُبهَم
دیکشنری آلمانی به فارسی
verwarrend
- verwarrend
- بِه طُورِ گیج کُنَندِه، گیج کُنَندِه، بِه طَرزِ گیج کُنَندِه ای، با سَردَرگُمی، مُبهَم
دیکشنری هلندی به فارسی