معنی verwaist
verwaist
یتیم، یتیم شده
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با verwaist
verwoest
verwoest
ویران، نابود شُدِه اَست، ویران شُدِه، خَرَاب
دیکشنری هلندی به فارسی
verwacht
verwacht
مُنتَظِر، اِنتِظار می رَوَد، مُنتَظِر شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
vervalst
vervalst
تَقَلُّب شُدِه، جَعلی
دیکشنری هلندی به فارسی
verrast
verrast
مُتِعَجِّب
دیکشنری هلندی به فارسی