ترجمه vertiefen به فارسی - دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با vertiefen
verbieden
- verbieden
- مُمانِعَت کَردَن، مَمنوع کَردَن، خارِج اَز قانون اِعلام کَردَن، تَحرِیم کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verbieten
- verbieten
- تَحرِیم کَردَن، مَنع، خارِج اَز قانون اِعلام کَردَن، مُمانِعَت کَردَن، مَمنوع کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی