جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با versiert

verwirrt

verwirrt
با سَردَرگُمی، گیج شُدِه، با گیجی، پَریشان، سَردَرگُم، سَرگَشتِه، گیج، گیج کُنَندِه، مُتَحَیِّر، مُتِعَجِّب
دیکشنری آلمانی به فارسی