معنی verschmutzt
verschmutzt
آلوده، کثیف
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با verschmutzt
verschwitzt
verschwitzt
عَرَق ریزان، عَرَق کَردِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
verschmutzen
verschmutzen
آلودِگی ایجاد کَردَن، آلودِه کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی