معنی verpflanzen
verpflanzen
کاشتن، پیوند
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با verpflanzen
verpflanzt
verpflanzt
کاشتِه شُدِه، پِیوَند زَدِه شُدِه اَست
دیکشنری آلمانی به فارسی