معنی verletzen verletzen آسیب رساندن، زخمی کردن، آسیب زدن، زخم زدن، شکستن، نقض کردن دیکشنری آلمانی به فارسی
verlengen verlengen طولانی کَردَن، تَمدِید کُنید، تَمدِید کَردَن، دِراز کَردَن دیکشنری هلندی به فارسی