معنی Verlegenheit
Verlegenheit
شرمندگی، خجالت
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Verlegenheit
verlegenheid
verlegenheid
خِجالَت، خِجالَتی بودَن، شَرم، شَرمَندِگی، کَمرویی
دیکشنری هلندی به فارسی
Überlegenheit
Überlegenheit
بَرتَری طَلَبی، بَرتَری، بَرتَرین بودَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gelegenheit
Gelegenheit
فُرصَت
دیکشنری آلمانی به فارسی