ترجمه verlassen به فارسی - دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با verlassen
verlangen
- verlangen
- آرِزو کَردَن، مِیل، خواستَن، خواستِه، آرِزو، دِلتَنگی، گِرِفتار شُدَن، اِشتیاق
دیکشنری هلندی به فارسی
verrassend
- verrassend
- بِه طُورِ شِگِفت آوَر، شِگِفت آوَر، بِه طُورِ شِگِفت اَنگیز، شِگِفت اَنگیز
دیکشنری هلندی به فارسی