overdreven overdreven مُبالِغِه آمیز، اِغراق آمیز، بِه طُورِ مُبالِغِه آمیز، بُهت زیادِه، بیش اَز حَد دیکشنری هلندی به فارسی
verdienen verdienen شایِستِگی داشتَن، کَسب کُنید، کَسب کَردَن، لِیاقَت داشتَن دیکشنری آلمانی به فارسی