معنی unzerbrechlich
unzerbrechlich
نشکن
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با unzerbrechlich
zerbrechlich
zerbrechlich
بِه طُورِ شِکَنَندِه، شِکَنَندِه، قابِلِ شِکَستَن
دیکشنری آلمانی به فارسی