جدول جو
جدول جو

معنی unterwürfig

unterwürfig
به طور برده وار، مطیع، به طور تسلیم شده، به طور چاپلوسانه، به طور مطیع، تواضع کننده، فرمانبردار
دیکشنری آلمانی به فارسی