معنی unterscheiden
unterscheiden
تشخیص دادن، متمایز کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با unterscheiden
unterscheidend
unterscheidend
با تَمیز دادَن، مُتِمایِز
دیکشنری آلمانی به فارسی
unterschreiben
unterschreiben
اِمضا کَردَن، عَلامَت بِزَنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
onderscheiden
onderscheiden
تَمیز دادَن، جُدا کَردَن، تَشخیص دادَن، مُمتاز
دیکشنری هلندی به فارسی
unbescheiden
unbescheiden
بِه طُورِ بی شَرمانِه، بی حَیا، بی شَرم
دیکشنری آلمانی به فارسی