معنی Unterbringer
Unterbringer
تسهیل کننده، اسکان دهنده
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Unterbringer
unterbringen
unterbringen
اِقامَت دادَن، جای دادَن، تَسهِیل کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی