معنی unterbieten
unterbieten
کاهش دادن، زیر برش
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با unterbieten
unterziehen
unterziehen
تَحتِ عَمَل قَرار گِرِفتَن، تَحتِ
دیکشنری آلمانی به فارسی