ترجمه unordentlich به فارسی - دیکشنری آلمانی به فارسی
معنی unordentlich
- unordentlich
- به طور زشت، آشفته، به طور نامرتّب، بی ضابطه، بی نظم، شلوغ، نامرتّب
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با unordentlich
ordentlich
- ordentlich
- آراستِه، مُنَظَّم، بِه طُورِ مُرَتَّب، تَر و تَمیز، تَرتِیب دار، تَرتِیب وار
دیکشنری آلمانی به فارسی