معنی unklug unklug به طور بی سیاست، نابخردانه، به طور غیرمعقول، بی احتیاطانه، غیر مشورت شده، غیر هوشمندانه، غیرمفید، ناآگاهانه، ناخوشایند، ناقص دیکشنری آلمانی به فارسی