جدول جو
جدول جو

معنی unauffällig

unauffällig
به طور غیر نمایشی، محجوب، به طور غیرقابل توجّه، بی اهمیّت، بی صدا، نامشخّص
دیکشنری آلمانی به فارسی

واژه‌های مرتبط با unauffällig

auffällig

auffällig
بِه طُورِ آشِکار، قابِلِ تَوَجُّه، بِه طُورِ پُر زَرق و بَرق، بِه طُورِ تَجَمُّلاتی، پُرجِلو، جَذّاب، زَرق و بَرق دار، زَرگَر، مَشهود
دیکشنری آلمانی به فارسی