معنی unangenehm unangenehm با صدای خراش دار، ناخوشایند، با ناراحتی، بی مزّه، ناخوشایندانه دیکشنری آلمانی به فارسی
angenehm angenehm بِه طُورِ خُوشایَند، دِلپَذیر، بِه طُورِ دِلپَذیر، بِه طُورِ لِذَّت بَخش، خُوشایَند، لِذَّت بَخش، مَطلوب دیکشنری آلمانی به فارسی