معنی Transport
Transport
انتقال، حمل و نقل
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Transport
Transport
Transport
حَمل و نَقل کَردَن، حَمل و نَقل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
transport
transport
اِنتِقال، حَمل و نَقل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
transport
transport
اِنتِقال، جابِجایی، حَمل و نَقل
دیکشنری لهستانی به فارسی
transport
transport
حَمل و نَقل
دیکشنری هلندی به فارسی
transporte
transporte
اِنتِقال، حَمل و نَقل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Transpose
Transpose
جایگُزین کَردَن، جابِجا شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Transpire
Transpire
رُخ دادَن، اِتِّفاق بیُفتَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Transform
Transform
تَبدیل کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
transporte
transporte
اِنتِقال، حَمل و نَقل
دیکشنری پرتغالی به فارسی