معنی tobend
tobend
به طور خشمگینانه، خشمگین
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با tobend
lonend
lonend
پاداش دَهَندِه، پاداش
دیکشنری هلندی به فارسی
kokend
kokend
جوشان، دَر حالِ جوشیدَن، سوزان
دیکشنری هلندی به فارسی
loben
loben
تَحسِین کَردَن، سِتایِش، سِتایِش کَردَن، مَدح کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
tonen
tonen
آشکار کَردَن، بَرایِ نِشان دادَن، نِشان دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
oben
oben
طَبَقِه بالا، بالا
دیکشنری آلمانی به فارسی