معنی territorial
territorial
از نظر قلمرو، سرزمینی، مرزی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با territorial
territorial
territorial
مَرزی، سَرزَمینی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
territorial
territorial
مَرزی، سَرزَمینی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
territorial
territorial
مَرزی، سَرزَمینی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Territorial
Territorial
مَرزی، سَرزَمینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
territoriale
territoriale
مَرزی، سَرزَمینی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
territoriaal
territoriaal
مَرزی، سَرزَمینی، اَز نَظَرِ قَلَمرُو
دیکشنری هلندی به فارسی
teritorial
teritorial
مَرزی، سَرزَمینی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
territorium
territorium
قَلَمرُو
دیکشنری هلندی به فارسی
territorio
territorio
قَلَمرُو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی