معنی technisch
technisch
فنّی، از نظر فنّی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با technisch
technisch
technisch
اَز نَظَرِ فَنّی، فَنّی
دیکشنری هلندی به فارسی
mechanisch
mechanisch
بِه طُورِ مِکانیکی، بِه صورَتِ مِکانیکی، مِکانیکی
دیکشنری آلمانی به فارسی
tectonisch
tectonisch
تِکتُونِیکی
دیکشنری هلندی به فارسی
mechanisch
mechanisch
بِه طُورِ مِکانیکی، مِکانیکی
دیکشنری هلندی به فارسی
ethnisch
ethnisch
اَز نَظَرِ قُومی، قُومی
دیکشنری آلمانی به فارسی