معنی symbolisch
symbolisch
به طور نمادین، نمادین
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با symbolisch
symbolisch
symbolisch
بِه طُورِ نَمادین، نَمادین
دیکشنری هلندی به فارسی
symbolisme
symbolisme
نَمَادگَرایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
symboliser
symboliser
نَمادین بودَن، نَمَاد کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
symbiotisch
symbiotisch
بِه طُورِ هَمزیست، هَمزیستی
دیکشنری آلمانی به فارسی
symbolisme
symbolisme
نَمَادگَرایی
دیکشنری هلندی به فارسی
symbiotisch
symbiotisch
هَم زیستی، بِه طُورِ هَمزیست
دیکشنری هلندی به فارسی