معنی studieren
studieren
مطالعه کردن، مطالعه کنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با studieren
studeren
studeren
مُطالِعِه کَردَن، مُطالِعِه کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
situieren
situieren
قَرار دادَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
stuiteren
stuiteren
پَریدَن، جَهش
دیکشنری هلندی به فارسی
studiare
studiare
مُطالِعِه کَردَن، مُطالِعِه کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
studiert
studiert
مُطالِعِه شُدِه، مُطالِعِه کَرد
دیکشنری آلمانی به فارسی