معنی strahlend
strahlend
با خوشحالی، تابناک، به طور درخشان، خوشحال، درخشان
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با strahlend
strahlen
strahlen
پَرتو اَفکَندَن، دِرَخشیدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
stralend
stralend
خُوشحال، تابناک، دِرَخشان، بِه طُورِ دِرَخشان
دیکشنری هلندی به فارسی
strafend
strafend
با اِنتِقام جویی، تَنبِیهی، بِه طُورِ تَنبِیهی
دیکشنری آلمانی به فارسی