معنی sich bemühen
sich bemühen
تلاش کردن، تلاش کن
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با sich bemühen
sich abmühen
sich abmühen
زَحمَت دادَن، مُبارِزِه کَردَن، زَحمَت کِشیدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی