معنی schlucken
schlucken
بلعیدن، قورت دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با schlucken
schmücken
schmücken
زینَت دادَن، تَزئِین کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
schmecken
schmecken
چِشیدَن، طَعمِ خوب
دیکشنری آلمانی به فارسی
schluchzen
schluchzen
گِریِه کَردَن، هِق هِق
دیکشنری آلمانی به فارسی