معنی schluchzen
schluchzen
گریه کردن، هق هق
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با schluchzen
schlachten
schlachten
کُشتَن، ذِبح
دیکشنری آلمانی به فارسی
schlichten
schlichten
داوَری کَردَن، واسِطِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
schlucken
schlucken
بَلعیدَن، قورت دادَن
دیکشنری آلمانی به فارسی