معنی schleudern
schleudern
انداختن، زنجیر، پرتاب کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با schleudern
schlendern
schlendern
دُور زَدَن، قَدَم زَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
schreddern
schreddern
پارِه کَردَن، خُرد کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
schneidern
schneidern
دَستکاری کَردَن، خَیّاط
دیکشنری آلمانی به فارسی