معنی schleimig
schleimig
به طور لزج، لزج، لغزنده
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با schleimig
schlammig
schlammig
گِل آلود
دیکشنری آلمانی به فارسی
schneidig
schneidig
بِه طُورِ شیک، باهوش
دیکشنری آلمانی به فارسی
schuimig
schuimig
دارایِ حُباب یا کَف، کَف آلود
دیکشنری هلندی به فارسی