معنی Sanitation
Sanitation
بهداشت، سرویس بهداشتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Sanitation
Sanitation
Sanitation
بِهداشت، سِرویس بِهداشتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
habitation
habitation
مَسکَن، سُکونَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sanitization
Sanitization
پاک سازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Salutation
Salutation
سَلام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Salivation
Salivation
ریزِشِ بُزاق، تَرَشُّح بُزاق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Habitation
Habitation
مَسکَن، سُکونَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agitation
agitation
آشوب، آشُفتِگی، بی قَراری، اِضطِراب، شُلوغی، شور و شُوق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
animation
animation
پویانَمایی، اَنیمِیشِن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Satiation
Satiation
اِشباع، سیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی