معنی robust
robust
به طور محکم، قوی، محکم، مقاوم
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با robust
robuste
robuste
سَخت جان، قَوی، مُحکَم، مُقاوِم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Robust
Robust
مُحکَم، قَوی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
robusto
robusto
مُحکَم، قَوی، مُقاوِم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
robusto
robusto
مُحکَم، قَوی، مُقاوِم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
robusto
robusto
قَوی هِیکَل، قَوی، مُحکَم، مُقاوِم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
robuust
robuust
مُحکَم، قَوی
دیکشنری هلندی به فارسی
robustez
robustez
اِستِحکام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
robustny
robustny
مُحکَم، قابِلِ اِعتِماد
دیکشنری لهستانی به فارسی
robustez
robustez
اِستِحکام
دیکشنری پرتغالی به فارسی