معنی Rehydration
Rehydration
آبرسانی مجدّد
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Rehydration
Rehydration
Rehydration
آبرِسانیِ مُجَدَّد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dehydration
Dehydration
کَم آبی، کَم آبی بَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Dehydration
Dehydration
کَم آبی، کَم آبی بَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی