معنی reflektierend
reflektierend
بازتابی، منعکس کننده
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با reflektierend
reflecterend
reflecterend
بازتابی، مُنعَکِس کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی