معنی Rang
Rang
درجه بندی، رتبه
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Rang
rang
rang
دَرَجِه بَندی، رُتبِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Rant
Rant
شِکوِه و شِکایَت، غُرغُر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rank
Rank
رُتبِه بَندی کَردَن، رُتبِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Range
Range
دامَنِه داشتَن، مَحدودِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ring
Ring
زَنگ زَدَن، حَلقِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
lang
lang
بُلَند، طولانی
دیکشنری آلمانی به فارسی
rang
rang
رُتبِه، طَبَقِه بَندی کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
Bang
Bang
زَدَن، بَنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bang
bang
تَرسان، تَرسیدِه
دیکشنری هلندی به فارسی